توضیحات:
محمد پسری بسیار مودب و با استعداد است چهارده سال سن دارد. در پایه نهم مشغول به تحصیل است. خوشرو است و چشم های خندانی دارد. به فوتبال بسیار علاقمند است و اوقات فراغت خود را در زمین خاکی محله می گذراند.محمد خواهری به نام ریحانه دارد.ریحانه بسیار مستعد و درسخوان است ایشان نیز تحت حمایت بنیاددانش می باشد.پدر به مواد مخدر(شیشه) اعتیاد شدید دارد. مادر تلاش زیادی کرد که پدر دست از اعتیاد بردارد و او را به کمپ فرستاد ولی بینتیجه بود. در سال 98 طلاق غیابی گرفت و محمد و خواهرکوچکترش ریحانه را به مادربزرگ و پدربزرگ پدری سپرد. اکنون اطلاعی از آن ندارند. پدر نیز کارتنخواب است و وضعیت خوبی ندارد، سالی یکبار بخاطر منافع مالی نزد خانواده میآید و آنها را مورد اذیت و آزار شدید قرار میدهد. تأثیر بسیار بدی روی روحیات فرزندان گذاشته تا این حد که از پدر خود ترس و وحشت زیادی دارند. همانطور که ذکر شد محمد و خواهرش با پدربزرگ پدری زندگی میکنند. منزل متعلق به پدربزرگ است. پدربزرگ و مادربزرگ بیمار و سالمند میباشند.مادربزرگ بسیار نگران آینده محمد و ریحانه است ،ایشان از فرط استرس و نگرانی به بیماری اعصاب مبتلا شدند و قرص مصرف می کنندیارانه و معیشتی را پدر دریافت میکند. فرزندان هیچ درآمدی ندارند و تحت حمایت هیچ ارگانی نیستند. پدربزرگ مستمری بازنشستگی دریافت میکند. عمهی محمد وضعیت مالی خوبی ندارد با این وجود پدربزرگ علاوه بر نوههایش کمک حال عمه نیز است. مادربزرگ مدارک کاملی از مادر نداشت. همینطور طلاقنامه را از طریق دفتر اسناد رسمی پیگیری و دریافت کرد. محمد پسری بسیار باانگیزه میباشد. او به حمایتهای بنیاد نیاز دارد.